دیکشنری
داستان آبیدیک
in killed and wounde
ɪn kɪld ænd wund
فارسی
1
عمومی
::
اعم(ازكشتهوزخمی)اصطلاح روزنامهای(
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IN IMITATION OF
IN INTAGLIO
IN IRONS
IN ITS ENTIRETY
IN ITS PRIME
IN ITSELF
IN JEOPARDY
IN JEST
IN JIG TIME
IN JOINT PARTNERSHIP
IN KEEPING
IN KEEPING WITH
IN KELTER
IN KEN
IN KEY
IN KILLED AND WOUNDE
IN KIND
IN LABOR
IN LARGE
IN LARGE MEASURE
IN LARGE QUANTITIES
IN LAW
IN LAYERS
IN LEADING
IN LEAGUE
IN LEAGUE WITH
IN LEFT FIELD
IN LEGAL PARLANCE
IN LESS THAN NO TIME
IN LETTER AND IN SPI
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید